per
انجمن مطالعات برنامه درسی
دوفصلنامه مطالعات برنامه درسی آموزش عالی
2538-2241
2014-05-22
5
9
7
25
11532
Research Paper
بررسی تطبیقی نظام ارزیابی کیفیت برنامه درسی تربیت معلم در کشورهای کره جنوبی، انگلستان و ایران
چکیده: تربیت معلم را میتوان از جمله سرنوشتسازترین و مهمترین مؤلفههای نظام تعلیم و تربیت هر کشور، دانست. چرا که موفقیت و عدم موفقیت در ایجاد تحول و شایستگی هر نظام آموزشی، منوط به توانمندیها، قابلیتها و شایستگیهای حرفهای معلمانی است،که مجریان اصلی برنامههای درسی در محیطهای واقعی میباشند. با توجه به تحولات فرهنگی، سیاسی و اجتماعی و تحول بنیادین در آموزش و پرورش کشورها اهمیت بهروز رسانی و اصلاح نظام تربیتمعلم متناسب با تغییرات مذکور و توجه به ارزیابی نظام آموزشی تربیتمعلم، امری ضروری به نظر میرسد. با این تفاصیل مقاله حاضر با هدف بررسی تطبیقی نظام ارزیابی کیفیت برنامهدرسی تربیتمعلم در کشورهای کره جنوبی، انگلستان و ایران به منظور اصلاح و به روزرسانی هرچه بهتر برنامهدرسی نظام تربیتمعلم کشور، نگاشته شده است. واحدهای تطبیق در این مقاله، از میان هفت کشور ژاپن، کره جنوبی، ایالات متحده آمریکا، انگلستان، کره جنوبی و مالزی انتخاب شده است که از این میان محقق دو کشور کره جنوبی و انگلستان را که مطابق گزارشهای بین المللی منتشر شده در پایگاههای ارزیابی علمی جهان در سالهای اخیر در زمینه فعالیتهای مربوط به بهسازی تربیت معلم از جمله کشورهای پیشرو در جهان هستند را برای مطالعه برگزیده است. این پژوهش یک پیمایش تطبیقی بوده و اطلاعات مورد نیاز آن، برای پاسخگویی به سوالات، از طریق اسناد و مدارک کتابخانهای و گزارشهای فصلی و سالیانه برخی از سایتهای بین المللی چون یونسکو، سایمگو و بانک جهانی گردآوری شده است. الگوی مورد استفاده در این زمینه الگوی بردی است که دارای چهار مرحله توصیف، تفسیر، همجواری و مقایسه را در مطالعات تطبیقی میباشد. در این الگو ابتدا اطلاعات مورد نیاز درباره کشورها گردآوری و تفسیر شدند، سپس طبقه بندی و در مرحله آخر تفاوتها و تشابهات مورد بررسی و مقایسه قرار گرفتند. نتایج بدست آمده در مقاله حاضر حاکی از اختلاف معنادار و تفاوت اساسی بین نظام ارزیابی کیفیت برنامهدرسی ایران و دو کشور انگلستان و کرهجنوبی در حوزههای؛ارزیابی اهداف برنامهدرسی، محتوا برنامهدرسی و فرایند یاددهی و یادگیری در برنامهدرسی میباشد.
کلمات کلیدی: بررسی تطبیقی، ارزیابی کیفیت برنامه درسی، تربیت معلم، بهسازی تربیت معلم، راهبردهای یادگیری
https://www.icsajournal.ir/article_11532_03f246a7975fe97c32d0994e4cfeea00.pdf
per
انجمن مطالعات برنامه درسی
دوفصلنامه مطالعات برنامه درسی آموزش عالی
2538-2241
2014-05-22
5
9
26
51
11533
Research Paper
بررسی وضعیت مهارتهای پژوهشی در مقاطع مختلف تحصیلی رشته های علوم انسانی مورد پژوهی: دانشگاه مازندران
دکتر صمد ایزدی[1]، مریم برادران[2] ، زینب کرمخانی[3]
چکیده :یکی از مولفههای اصلی رسالت آموزش عالی پژوهش است که امروزه بسیار مورد توجه قرار گرفته است، چرا که پژوهش با نوآوری رابطه مستقیم دارد و به همین دلیل نه تنها در حفظ و بقا جوامع بلکه در توسعه و پیشرفت آن نقش کلیدی ایفا خواهد کرد. بنابراین توجه به مهارتهای پژوهش و آموزش اصولی آن در آموزش عالی ضروری به نظر میرسد. از این رو محققان در این مقاله درصدد بررسی وضعیت مهارتهای پژوهشی در مقاطع مختلف تحصیلی برآمدند. از آنجایی که روشهای پژوهش در رشته های مختلف متفاوت است، جامعه پژوهش در رشته علوم انسانی محدود شد. این پژوهش به لحاظ ماهیت جزء پژوهشهای کمی و از نظر گردآوری دادهها جزء پژوهشهای توصیفی- پیمایشی به شمار میرود. جامعه آماری این پژوهش دانشجویان مقاطع تحصیلی مختلف دانشگاه مازندران میباشد که با روش نمونه گیری در دسترس، 102 نفر از دانشجویان سطوح مختلف به دو صورت نمونه گیری سهل الوصول و نمونه گیری افراد داوطلب انتخاب شده اند. برای جمع آوری داده ها، از پرسشنامه محقق ساخته استفاده گردید؛ مولفهها و شاخصهای مربوطه با توجه به مطالعات پیشین تحلیل و استخراج شد و ضریب پایایی پرسش نامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 98/0 به دست آمد. بعد از جمع آوری داده ها با عنایت به تکنیک های اماره استنباطی از طریق آزمون تفاوت میانگین (ANOVA) برای مقایسه مهارتها و برای تعیین تفاوت میانگین بین گروه ها از آزمون توکی و آزمون لون، در سطوح مختلف تحصیلی استفاده گردید. نتایج حاکی از آنست که مهارتهای پژوهشی از قبیل تفکر انتقادی، دانش و مهارت پایه، مسئله یابی و مسئله سازی، پیشینه یابی، مطالعه و درک مطلب، جمع آوری اطلاعات، مهارت نگارش و در نهایت ارائه و ارزیابی نتایج پژوهش در دانشجویان دکتری تفاوت معناداری با کارشناسی ارشد و کارشناسی دارد.
کلمات کلیدی: پژوهش در آموزش عالی، تحصیلات تکمیلی، مهارت تفکر انتقادی، دانش و مهارت پایه پژوهش، مسئله یابی و مسئله سازی، ارائه و ارزیابی پژوهش
[1]. دانشیار دانشگاه مازندران
[2]. دانشجوی دکتری برنامهریزی توسعه آموزش عالی دانشگاه مازندران؛ baradaranmh@gmail.com
[3]. دانشجوی دکتری برنامهریزی توسعه آموزش عالی دانشگاه مازندران
https://www.icsajournal.ir/article_11533_7dd5db45fa100a25eebe5349e11b58c7.pdf
per
انجمن مطالعات برنامه درسی
دوفصلنامه مطالعات برنامه درسی آموزش عالی
2538-2241
2014-05-22
5
9
52
73
11534
Research Paper
تبیین سیر تحول و اصلاح نظام برنامهدرسی آموزش عالی بعد از انقلاب اسلامی در ایران
لادن سلیمی[1]، دکتر نرگس کشتیآرای[2]*، دکتر کورش فتحی واجارگاه[3]
چکیده: هدف از انجام این پژوهش، تبیین سیر تحول واصلاح نظام برنامه درسی آموزش عالی بعد از انقلاب اسلامی در ایران بود. روش پژوهش کیفی از نوع تاریخی است که تلاش نموده با بهره گیری از منابع و مستندات در دسترس سیر بازنگری برنامههای درسی آموزش عالی را ضمن سه دوره انحلال، تعویق و گسترش با دیدگاهی تحلیلی نشان دهد. حوزه پژوهش کلیه متون، پژوهشهای انجام شده و اسناد مربوط به برنامههای درسی آموزش عالی بود که از منابع چاپی و دیجیتالی موجود در کتابخانهها، بانک اطلاعاتی، مجلات و کتاب های الکترونیکی در دسترس و به صورت کل شمار استفاده گردید و ابزار مورد استفاده برای جمع آوری اطلاعات و استخراج بند های مرتبط با موضوع پژوهش، فیش های تحقیق بودند که همگی توسط محقق ساخته شدند. نتایج نشان میدهد که برنامه درسی در نظام آموزش عالی تاکنون جهت گیریهای متفاوتی را پشت سر گذاشته است. تجربه ایی که از دورههای برنامه ریزی درسی دانشگاهی قبل و بعد از انقلاب اسلامی حاصل میشود گذر از یک نظام برنامه ریزی درسی نسبتا مستقل (دوره قبل از انقلاب) به نظام متمرکز افراطی (بعد از انقلاب و در دوران انحلال و تعویق) و سر انجام به سمت واگذاری اختیارات نسبی برای برنامه ریزی دانشگاهی (از برنامه دوم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی) به سمت واگذاری اختیارات کامل برای برنامه ریزی درسی به دانشگاههای دارای هیات ممیزه است.
کلمات کلیدی: آموزش عالی، برنامه درسی، پژوهش تاریخی، جهتگیریها
*مقاله برگرفته از رساله دکتری نویسنده اول است
[1]. دانش آموخته دکتری برنامه ریزی درسی،واحد اصفهان(خوراسگان)، دانشگاه آزاد اسلامی، اصفهان، ایران
[2]. استادیار گروه برنامه ریزی درسی، واحد اصفهان(خوراسگان)، دانشگاه آزاد اسلامی، اصفهان، ایران
[3]. استاد گروه علوم تربیتی، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران
*نویسنده مسول: نرگس کشتی آرای n_keshtiara@khuisf.ac.ir
https://www.icsajournal.ir/article_11534_1caed03d66ab36551eb265edb86906ac.pdf
آموزش عالی
برنامه درسی
پژوهش تاریخی
جهتگیریها
per
انجمن مطالعات برنامه درسی
دوفصلنامه مطالعات برنامه درسی آموزش عالی
2538-2241
2014-05-22
5
9
74
89
11535
Research Paper
برنامه تربیت دبیر کار و فناوری در دانشگاه فرهنگیان به عنوان برنامه درسی مغفول (پوچ)
علی عبدالخانی[1]، دکتر سعید صفایی موحد[2]
چکیده: هدف از تحقیق حاضر تبیین ضرورت طراحی برنامه تربیت دبیر کار و فناوری در دانشگاه فرهنگیان و در نهایت اجرای آن است که می توان از آن به عنوان برنامه درسی مغفول (پوچ) یاد کرد. این پژوهش، مطالعه موردی است که به انگاره تحقیقات کیفی و تفسیرگرایانه تعلق دارد. منبع داده های این پژوهش، تجربیات پژوهشگر و سایر همکاران به عنوان معلم، در دوران تحصیل در مراکز تربیت معلم و همچنین پاره ای از مطالعات کتابخانه ای می باشد. تحلیل دادههانشان می دهد که برنامه تربیت دبیر کار و فناوری در دانشگاه فرهنگیان را می توان از نوع برنامه درسی پوچِ آشکار در نظر گرفت، که حذف کنونی آن در دانشگاه فرهنگیان، نظام تعلیم و تربیت را در حوزه آموزش حرفه گرایی و مهارت آموزی در آموزش و پرورش عمومی کشور را با چالش های اساسی روبه رو می گرداند. از جمله این مشکلات و چالش ها می توان به فرایند ریزش دبیران متخصص کار و فناوری بدون جایگزینی، واگذاری آموزش و تدریس به دبیران غیرمتخصص و غیرمرتبط، جذب افراد ناکارآمد به بدنه آموزش و پرورش، تغییر رشته و دوره های تحصیلی فارغ التحصیلان اسبق مراکز تربیت معلم (دانشگاه فرهنگیان)، امکانات سخت افزاری و نرم افزاری اشاره کرد.
کلمات کلیدی:تربیت دبیر، کار و فناوری، برنامه درسی، برنامه درسی مغفول، دانشگاه فرهنگیان
[1] کارشناس ارشد تحقیقات آموزشی و دبیر آموزش و پرورش، استان خوزستان ،aliabdolkhanisaleh@yahoo.com
[2] استادیار دانشگاه تهران،s_smovahed@yahoo.com
https://www.icsajournal.ir/article_11535_722fc449d1aee193568318393e33832e.pdf
per
انجمن مطالعات برنامه درسی
دوفصلنامه مطالعات برنامه درسی آموزش عالی
2538-2241
2014-05-22
5
9
90
106
11536
Research Paper
مطالعه تطبیقی ارزیابی کیفیت برنامه درسی آموزش عالی
سمیه قربانی[1]، دکتر محمدرضا نیلی[2] و سمیرا دلبری[3]
چکیده: چشم انداز آموزش عالی به طور چشمگیری در دهههای اخیر تغییر یافته و به موازات آن محتوا و استانداردهای برنامه درسی نیز دستخوش تغییراتی گردیده است. برنامه درسی و ارزیابیهای مرتبط با آن به عنوان قلب نظامهای آموزشی در سراسر جهان به شمار میروند. هدف این مطالعه ارزیابی کیفیت برنامه درسی به صورت مطالعه تطبیقی میباشد. روش تحقیق در این پژوهش از نوع تحلیلی بوده و برای این منظور دیدگاههای صاحبنظران، کتب، پیشینه مطالعاتی و تحقیقات انجام شده پیرامون شیوه ارزیابی کیفیت برنامههای درسی دانشگاهی در کشورهای افریقای جنوبی، استرالیا، فنلاند، انگلستان و کشورهای اروپای شمالی (دانمارک، ایسلند، نروژ و سوئد) و ایران مورد مطالعه و بررسی و تحلیل قرار گرفته است. نتایج نشان میدهد هدفهای برنامه درسی آموزش عالی در ایران با برنامه درسی کشورهای مورد مطالعه دارای تشابهات بسیاری میباشد از جمله: از نظر تربیت نیروی متخصص و ماهر برای جذب بازار کار، نخبه پروری، پرورش دانشجویان خلاق و نوآور و توانایی تحلیل مسائل، داشتن تفکر انتقادی، تضمین کیفیت و... می باشد به طور کلی همه برنامههای درسی آموزش عالی یک هدف کلی دارند و آن تبدیل کردن جوانان به عنصر ارزشمند در جامعه میباشد. برنامه درسی تمام کشورها بدنبال یک هدف کلی است و آن عبارت از تبدیل کردن جوانان به عنوان عضو ارزشمند جامعه میباشد. به همین منظور میتوان تجربیات و ایدههای مطرح شده در این زمینه را به چالش کشیده و درباره آنها به بحث پرداخت تا به واسطه آنها بتوان آموزههای مفید مربوط به کیفیت برنامههای درسی در آموزش عالی را استخراج نموده و در پرتو آن برنامههای درسی را بهبود بخشید.
کلمات کلیدی: بررسی تطبیقی، ارزیابی، آموزش عالی، کیفیت، برنامه درسی.
[1] - دانشجوی دکتری برنامه ریزی درسی دانشگاه اصفهان،: Email: ghorbani_s_52@yahoo. com
[2] - عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، Email:nilli.a@edu.ac.irl
[3] - دانشجوی دکتری مدیریت آموزش دانشگاه اصفهان، Email:delbari.samira@yahoo.com
https://www.icsajournal.ir/article_11536_83128799dd3ac404afedc3cde2ae9c8a.pdf
per
انجمن مطالعات برنامه درسی
دوفصلنامه مطالعات برنامه درسی آموزش عالی
2538-2241
2014-05-22
5
9
107
123
11537
Research Paper
بررسی میزان هماهنگی برنامه درسی اجرا شده دوره کارشناسی ارشد رشته علوم تربیتی با مهارت های کارآفرینی
ژینوس کشتکاری[1]، دکتر محمدعلی میرزابیگی[2]، دکتر علی اکبر خسروی[3]
چکیده: هدف این پژوهش بررسی میزان توجه برنامهدرسی اجرا شده رشتههای کارشناسیارشد علومتربیتی با مهارتهای کارآفرینی بود. پژوهش ازنوع کاربردی وروش توصیفی- پیمایشی، باجامعه آماری دانشجویان ترم آخر رشتههای علوم تربیتی دانشگاه آزاد تهران مرکزی در سال تحصیلی93-92به تعداد321 نفر که با روش نمونهگیری «تصادفی ساده» انتخاب و ابزار اندازهگیری پرسشنامه محققساخته «شامل30سؤال پنج گزینهای» وسوال ها از طریق آزمون t یک گروه مستقل مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان داد: برنامهدرسی اجراشده کارشناسیارشد رشته مزبور در تربیت دانشجوی کارآفرین مؤثر بوده است، ولی میانگین نمرات مهارتهای کارآفرینی رضایت بخش نبوده، مخصوصاً درمهارتهای «تحملابهام» و «ریسک پذیری» پایینتر از حدمتوسط بود؛ لذا ارتقا و تقویت مهارتهای مذکور در این رشتهها، نیازمند مداقه و برنامهریزی هدفمند،هم در برنامهدرسی قصد شده وهم در برنامهدرسی اجرا شده میباشد.
کلمات کلیدی: اهداف آموزش عالی، برنامه ریزی درسی ، مهارت های
کارآفرینی، دانشگاه
[1] . کارشنا سی ارشد برنامه ریزی درسی، ،jkeshtkari@gmail.com تلفن: 09122902813
[2] . دانشیار دانشگاه تهران، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی
[3] . استادیار و عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد تهران مرکزی، دانشکده روانشناسی
https://www.icsajournal.ir/article_11537_b4e59cd16c58b334ed7da260e0a6be1a.pdf
per
انجمن مطالعات برنامه درسی
دوفصلنامه مطالعات برنامه درسی آموزش عالی
2538-2241
2014-05-22
5
9
124
143
11538
Research Paper
آسیب شناسی تربیت اخلاقی از منظر برنامه درسی پنهان (مورد پژوهش: دانشگاه کاشان)
دکتر عباس شکاری[1]، دکتر حمید رحیمی[2]، مبینا غربا[3]
چکیده: این پژوهش با هدف آسیب شناسی تربیت اخلاقی دانشجویان دانشگاه کاشان از منظر برنامه درسی پنهان صورت پذیرفت. روش پژوهش ترکیبی و جامعه آماری آن دانشجویان دانشگاه کاشان در سال 93-1392 می باشدکه تعداد 330 نفر از دانشجویان به شیوه تصادفی طبقه ای انتخاب گردیدند. دادههای این پژوهش از طریق اجرای یک پرسش نامه محقق ساخته و 3 سؤال باز پاسخ به شیوه مصاحبه جمع آوری گردید که آسیبهای تربیت اخلاقی براساس مؤلفههای فردی و اجتماعی مورد بررسی قرار گرفت. روایی پرسشنامه به صورت محتوایی و سازه تأیید گردید. پایایی پرسش نامه از طریق ضریب آلفای کرانباخ 94/0 برآورد گردید. تحلیل دادههای کمی در سطح استنباطی (t مستقل، تحلیل واریانس و مدل معادلات ساختاری) با استفاده از نرم افزار SPSS و Amos گرافیک انجام گرفت و در تحلیل دادههای کیفی از روش تحلیل ساختاری استفاده گردید. نتایج یافتههای کیفی حاصل از این پژوهش نشان داد که رشد و پرورش فضائل اخلاقی و یا آسیبهای اخلاقی و روی آوردن دانشجویان به ضد ارزشها غالباً نتیجه برنامه درسی پنهان و غیر رسمی بوده است تا برنامه درسی رسمی و آشکار. در عین حال، نتایج کمی این پژوهش نشان داد میانگین کلیه مؤلفههای فردی و اجتماعی تربیت اخلاقی بالاتر از حد متوسط (3) است.
کلمات کلیدی: آسیب شناسی، تربیت اخلاقی، برنامه درسی پنهان.
1.دکتری فلسفه تعلیم و تربیت، استادیار و عضو هیات علمی دانشگاه کاشان
2.دکتری مدیریت آموزشی، استادیار و عضو هیات علمی دانشگاه کاشان
3.کارشناسی ارشد برنامه ریزی درسی دانشگاه کاشان
https://www.icsajournal.ir/article_11538_126dfb550eb22566fcdf34e19f4d8ccc.pdf