نگاه فرهنگی به مطالعات آموزش عالی از جمله منظرهایی است که اخیراً مورد توجه پژوهشگران این حوزه قرار گرفته است و موجب تولد فصل جدیدی از مطالعات بر محور «فرهنگ دانشگاهی» شده است. فرهنگ رشتهای، خود شاخهای از این مطالعات محسوب میشود که فرهنگ جاری در آموزش عالی را از زاویهی کنش و تعاملات ناشی از رشتهی تحصیلی با افراد و محیط مورد بررسی قرار میدهد. با توجه به طرح موضوعاتی نظیر توسعهی برنامههای درسی میانرشتهای و بینالمللی کردن برنامههای درسی آموزش عالی، مطالعهی فرهنگ رشتههای آموزش عالی بیش از پیش ضرورت پیدا کرده است. این در حالی است که چهارچوب مشخصی برای آن تدوین نشده است و با توجه به پیچیدگی این مسئله، فقدان چنین چهارچوبی خود موجب غفلت پژوهشگران برنامه درسی آموزش عالی از این مهم است. پژوهش حاضر، با هدف تدوین چهارچوبی برای مطالعهی فرهنگ رشتهای در برنامههای درسی آموزش عالی انجام شده است. به این منظور دو رشتهی ریاضی و علوم تربیتی که در دستهبندی بچر به ترتیب جزء رشتههای محض-سخت و نرم-کاربردی قرار دارند، مورد بررسی قرار گرفتهاند. روش پژوهش، نظریهی مبنایی بوده است؛ که دادههای آن از طریق مشاهدهی مشارکتی، مصاحبهی نیمهساختاری، پرسشنامهی بازپاسخ، محتوا و آثار فرهنگی، جمعآوری و از روش مقولهبندی و کدگذاری تحلیل شده است. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل دادهها مبیّن وجود متغیرها، مقولهها و سطوح مختلفی برای فرهنگ رشتهای در برنامههای درسی آموزش عالی است که چهارچوبی را برای مطالعهی فرهنگ رشتهای در آموزش عالی تداعی میکند.